سازمان های اطلاعاتی اسرائیل(قسمت دوم)

مقدمه
شناخت سازمانهاي جاسوسي و مطالعه در تاريخچه، اهداف و عملكرد آنها و همچنين آشنايي با اسرار، شگردها و روشهاي جاسوسي آنها براي هر كشور و نظام سياسي اهميت ويژهاي دارد، زيرا اصولاً استقلال و ثبات سياسي هر كشور به مقياس وسيعي به ميزان و كميت فعاليت اين سازمانها بستگي دارد. سازمانهايي كه به صورت دولتهاي نامرئي در تمام تحولات و حوادث و آشوبهاي سياسي بزرگ و كوچك جهان دخالت دارند.
يك سازمان جاسوسي، به همان اندازه كه ميتواند در تحكيم موقعيت يك كشور و حفظ ثبات سياسي و اجتماعي و اقتصادي آن ايفاي نقش كند و عامل بقا و دوام آن در تمام زمينهها گردد، به همان اندازه ميتواند وسيله مناسبي براي نابود ساختن يك حكومت گردد.
هرگز اتفاق نيفتاده است كه ملتي قبل از ايجاد دولت خود، سرويسهاي اطلاعاتياش را راهاندازي كند، اما اسرائيل اين كار را كرد و هيچ دولتي مثل دولت اسرائيل وارد كار اطلاعاتي نگرديده است. ملت اسرائيل، تاريخ خود را در كنار كار جاسوسي بنا و تأسيس كرده است. سرويسهاي اطلاعاتي شان چه در گذشته و چه در حال حاضر وسيلهاي بوده است براي رسيدن به اهداف نامشروعشان. خود صهيونيسم براساس كار جاسوسي، هويت يافته و رشد و نمو پيدا كرده است. هنگامي كه مقرر شد دولت يهود تأسيس شود يهوديان با استفاده از شگردهاي جاسوسي به ايجاد دولت خود اقدام كردند.
با توجه به اينكه در خصوص بررسي سرويسهاي اطلاعاتي اسرائيل، تا كنون تمركز اصلي بر سرويس موساد بوده است و عموماً به ديگر سرويسهاي فعال اين رژيم كه گاهاً نقشي بسيار حائز اهميت را براي صهيونيسم بين الملل ايفا مينمايند، كمتر پرداخته شده است؛ لذا در اين اندك مجال به صورت گذرا شمهاي كلي درباره اين سرويسها بيان مينماييم تا شايد فتح بابي باشد براي مطالعه و مداقه بيشتر بر هريك از آنها به صورت مفصل و جامع. فصل اول مقاله حاضر به اين موضوع اختصاص داده شده است. در فصل دوم به منظور كاربردي نمودن موضوع، به روشهاي عملياتي سازمانهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي ميپردازيم. به اميد نابودي رژيم صهيونيستي...
فصل اول: معرفي سرويسهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي
1- موساد :
سازمان جاسوسي اسرائيل توسط رژيمي بهوجود آمده است كه با هيچيك از خصوصيات اقتصادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و نظامي محيط اطراف خود قابل تطبيق نيست و اسرائيل در منطقه خود صددرصد بيگانه است اما اين بيگانگي و غربت كه قاعدتاً براي هر نظام سياسي، يك عامل منفي و بازدارنده تلقي ميشود، هيچگاه مانع روند رو به رشد و حركت فراگير موساد نشده است.
موساد يا سازمان زيرزميني يهود، نام اختصاري يك عبارت 5 كلمهاي عبري است. موساد در حقيقت شكل تكامل يافته پليس مخفي اسرائيل و نتيجه ادغام و تركيب سازمانهاي مخفي و پراكندهاي است كه از دهها سال پيش و اوائل جنگ جهاني دوم به نفع يهوديان و برعليه مخالفان اين نژاد فعاليت ميكردهاند.
بهوسيله هاگانا يك سازمان سريِ ويژه تشكيل شد كه دفتر اطلاعات موسوم به « شي» نام گرفت. در سال 1937 نيز هاگانا سازمان « موساد لياليفي بيت» به معني «دفتر مهاجرت» را تشكيل داد. اين نخستين اسم اين سازمان بود.
سازمان اطلاعات اسرائيل در سال 1951 وقتي كه براي اولين بار به صورت رسمي اعلام موجوديت كرد، اين اسم را به يدك كشيد و شبكههاي جاسوسي آن نيز از آن زمان موساد ناميده ميشوند.
با توجه به تعدد سازمانهاي جاسوسي رژيم صهيونيستي، رهبري اين رژيم تصميم گرفت كه سازمان ويژهاي براي هماهنگي ميان فعاليتهاي اين سازمانها تأسيس كند. اين سازمان « دژ مستحكم براي خدمت به اسرائيل» نام گرفت و مسئوليت تأسيس آن به روفين شيلواح واگذار شد. نامبرده كسي بود كه پس از تشكيل موساد، رسماً رياست آن را عهده دار شد.
با توجه به گزارشي كه در سال 1996 منتشر شد، شمار كاركنان موساد به 1200 تا 1500 نفر از جمله 500 افسر ميرسيد و هركدام از آنها در سن 52 سالگي بازنشسته ميشدند. موساد شبكه گستردهاي از مزدوران در سراسر دنيا در اختيار دارد و هم اكنون بيش از 35 هزار عضو(20 هزار كارمند و بقيه موقتي) دارد.
از جمله عمليات هاي موساد مي توان به اين موارد اشاره كرد:
ربايش مسئول نازي سابق به نام «آدولف إيخمان» از آرژانتين. اين عمليات سال 1960 رخ داد. او را به اسرائيل منتقل كردند و پس از محاكمه اعدام گرديد. موساد توانست رهبر سازمان سپتامبر سياه را ترور نمايد. كما اينكه اين سرويس، رهبر جنبش اسلامي به نام فتحي شقاقي را نيز در اكتبر 1995 در مالتا ترور كرد. اين عملياتها از جمله عملياتهايي است كه به عنوان موفقيت در پرونده موساد ثبت و ضبط گرديده است.
موساد داراي چند شاخه اصلي است كه هركدام از آنها مأموريت خاصي دارد. ميتوان گفت كه مأموريت اين شاخهها به ترتيب ذيل است:
- جمع آوري اطلاعات
- دسته بندي دادهها
- بررسي و ارزيابي اين اطلاعات
- نظارت و جاسوسي
- عضوگيري و اجراي عمليات در خارج از فلسطين از جمله قتل و تصفيه مخالفان
- بخش ويژه فيلم برداري، جعل، رمزيابي و دستگاههاي ارتباطي
- بخش ويژه آموزش و برنامه ريزي و افزايش كارايي كاركنان موساد
- بخش ضداطلاعات و نفوذ نيروهاي غيرخودي
- بخش عمليات:
بخش عمليات، مهمترين شاخه موساد محسوب ميشود و ماموريت آن سازماندهي فعاليت جاسوسان و مزدوران اين سازمان در گوشه و كنار جهان است.
همچنين يكي نيروي خارجي ديگر موسوم به « عل» به معني عالي رتبه وجود دارد كه كار آن جمعآوري اطلاعاتي از داخل آمريكا درباره كشورهاي عربي است و سفرها و ديدارهاي هيأتهاي سياسي را كنترل ميكند.
مهمترين و خطرناكترين اين يگانها؛ يگان « دوفدوفان» است. اين يگان آموزشهاي نظامي و رواني مخصوصي ميبينند و اعضاي آن به قاتلاني حرفهاي كه كشتار و قتل نزد آنان بسيار آسان و مثل آب خوردن است، تبديل ميشوند.
موساد داراي يك كميته ديگر موسوم به « وادات» است كه كار آن هماهنگي سري با خارج و داخل اسرائيل ميباشد و بهصورت هفتگي نشستي برگزار ميكند. رئيس وادات همان رئيس موساد است كه همكارانش او را مامون صدا ميكنند. اما اعضاي كميته وادات عبارتند از:
- مدير سازمان اطلاعات نظامي موسوم به « امان»
- مدير سازمان اطلاعات داخلي « شين بت»
- مدير سازمان امنيت عمومي « شاباك»
- مدير مركز مطالعات و برنامه ريزي وزارت امور خارجه(اين مركز در زمينه جاسوسي سياسي يا ديپلماتيك تخصص دارد).
- مدير بخش عمليات ويژه پليس موسوم به « ماتام»
- مشاوران خصوصي نخست وزير در امور سياسي، نظامي، امنيتي و مبارزه با تروريسم
2- شين بت(شاباك) :
هنگام تأسيس دولت عبري تعداد مأموران اطلاعاتي و امنيتي آن 184 نفر بود. اين افراد در آن زمان به دستور مقامات نظامي، يك يگان نظامي موسوم به « شين بت» وابسته به رژيم صهيونيستي تشكيل دادند. شين بت خلاصه كلمه « خدمت به امنيت» است. «يسر هرئيل» از زمان شكل گيري اين سازمان تا سال 1952 رئيس آن بود. نامبرده بعدها به رياست موساد هم رسيد.
شين بت در دهه اول شكل گيري رژيم صهيونيستي مراقب تحركات دشمنان حزب كار كه تا سال1977 بر اسرائيل حكموت ميكرد، بود. حزب كار در اين سالهاي طولاني توانست شين بت را به يك سازمان اسطورهاي براي حمايت از رژيم صهيونيستي در مقابل توطئههاي داخلي و جاسوسان شوروي و فدائيان عرب كه با پشت سر گذاشتن سيمهاي خاردار وارد سرزمينهاي اشغالي ميشدند، تبديل كند.
فعاليتهاي شين بت كاملاً سري بود و حتي مردم اسم رئيس آن را هم نميدانستند و سالها تحت نظارت و مسئوليت دفتر نخست وزير فعاليت ميكرد.
كلمه شين بت اندك اندك خود را به شاباك تغيير داد. شاباك به معني امنيت عمومي يا شين بت عمومي است. بعد از رسوايي مأموران شاباك در پرونده « اتوبوس 300» در سال 1986 ، «آبراهام شالوم» رئيس آن استعفا داد.
3- يگان عرب نماها :
اولين عرب نماي عضو ارتش صهيونيستي « يسرائيل عبدو بن يهودا» نام داشت كه در ژوئن 1999 فوت كرد. وي پدر عرب نماها خوانده ميشد. فعاليتهاي وي در فلسطين در جريان جنگ 1948 آغاز شد و يگان عرب نماها را فرماندهي نمود.
اين يگان همچنان به قوت خود به فعاليتهايش ادامه ميدهد. قبل از اين «يوسي ميلمان» روزنامه نگار صهيونيست با انتشار گزارشي از فعاليت اين يگان در ميان عربهاي اسرائيل پرده برداشت. وي در گزارش خود آورده بود كه اعضاي اين يگان در روستاهاي فلسطيني با معرفي خود به عنوان عرب زندگي و حتي با دختران فلسطيني نيز ازدواج ميكنند.
اسحاق رابين وزير جنگ رژيم صهيونيستي در انتفاضه اول يگان ويژه موسوم به عرب نماها را تشكيل داد. اين يگان شامل چهار بخش است:
- «دوفدوفان» براي فعاليت در كرانه باختري
- «شمشون» براي فعاليت در نوار غزه
مهمترين و خطرناكترين اين يگانها يگان « دوفدوفان » است. اين يگان آموزشهاي نظامي و رواني مخصوصي ميبينند و اعضاي آن به قاتلاني حرفهاي كه كشتار و قتل نزد آنان بسيار آسان و مثل آب خوردن است تبديل ميشوند.
اين اشخاص لباس عربي به تن ميكنند و در اصل دو نوع زندگي دارند: يكي زندگي طبيعي خود در ميان يهوديان و ديگري زندگي در ميان فلسطينيان و عربها. بدين وسيله بايد لباس عربي بپوشند و لهجهها سرودها و آداب و رسوم عربها را به دقت بياموزند تا به راحتي بتوانند در درون جامعه فلسطيني نفوذ كنند و فلسطينيان آنها را شناسايي نكرده و حملاتشان را خنثي نكنند.
با توجه به گزارشهاي مختلف اسرائيل و با استناد به قرائن و شواهد موجود مهمترين ماموريت و هدف اين يگانها فعاليت گسترده در قلب مناطق مسكوني فلسطين و تحقق اهدافي است كه عادتا يگانهاي نظامي قادر به دستيابي به آنها نيستند. كار اين يگانها شناسايي و بازداشت افراد تحت تعقيب، رهبران و فعالان انتفاضه و ترور آنهاست. جمع آوري اطلاعات، فتنه انگيزي بر هم زدن اوضاع از ديگر وظايف اين سازمان است.
- «گدعونيم» وابسته به يگان مرزبانان براي فعاليت گسترده در كرانه باختري
- بخش وابسته به پليس صهيونيستي و دايره فعاليت آن منطقه قدس است.
4- امان :
يكي از نهادهاي سازمان اطلاعات اسرائيل است و از لحاظ اداري وابسته به فرماندهي ستاد مشترك ارتش صهيونيستي و تحت نظارت فرمانده اين ستاد است. اما در كل مجري تصميمات شوراي عالي امنيت ملي رژيم صهيونيستي است. به عبارت ديگر، ميتوان گفت كه اين سازمان شبيه دايره اطلاعات نظامي و مشابه آن در ارتشهاي دنياست.
كلمه امان مشتق از عبارت عبري « اغاف موديعين» و معني آن «دفتر اطلاعات و امنيت» است و مخصوص امنيت نيروهاي مسلح و جمع آوري اطلاعات مهم نظامي و تاكتيكي و عملياتي درباره نيروهاي مسلح عربي و توان سياسي و اقتصادي- كه شايد بتوان براي كمك به نيروهاي نظامي و پيشبُرد اهداف در عملياتها از آن استفاده كرده است.
امان با تجزيه و تحليل اين معلومات و اطلاعات، نتيجه را به اطلاع مقامات عالي رتبه ميرساند. اين سازمان در تدوين طرحهاي جنگي و هماهنگي با ديگر سازمانها نقشي فعال دارد و از افسران اطلاعاتي مستقر در مرزها و مناطق عملياتي و افسران شناسايي- كه از وسايل و ادوات ماهوارهاي صنعتي، بيسيم و سيستمهاي الكترونيكي براي شناسايي و نظارت هوايي، دريايي، زميني استفاده ميكنند- اطلاعات جمع آوري ميكند.
اين مربوط به مرزها بود، اما اطلاعات خارجي از طريق وابستههاي نظامي امان و كاركنان آن در سفارتخانههاي اسرائيل در ديگر كشورها به داخل ارسال ميشود. همچنين شبكههاي جاسوسي فعال در خارج از جمله سازمان اطلاعات وابسته به كشورهاي هم پيمان اسرائيل اطلاعات نظامي را جمع آوري و نتيجه فعاليتهاي تجسسي خود را به امان در داخل فلسطين اشغالي ارسال ميكنند.
امان داراي بخشهاي زيادي است:
- اطلاعات تاكتيكي
- اطلاعات زميني
- اطلاعات هوايي
- اطلاعات دريايي
- بخش مخصوص انجام مطالعات راهبردي در مورد ارزيابي توان سياسي و نظامي كشورهاي عربي و مواضع سياسي آنها
- بخش اطلاع رساني كه ارتباط تنگاتنگي با نمايندگان رسانههاي خارجي (بهويژه خبرنگاراني كه تحولات مربوط به جنگ را پوشش ميدهند) در داخل اسرائيل دارد. اين بخش بر هر مطلبي كه به نقل از ارتش يا درباره ارتش صهيونيستي منتشر ميشود، نظارت كامل دارد.
مهمترين حادثهاي كه در اين سازمان روي داد، پاكسازي نيروهاي آن و انجام اقدامات لازم براي پيشرفت سازمان به دنبال عدم پيش بيني جنگ اكتبر 1973 بود. گفتني است كه امان در گزارشهاي خود به هيچ وجه جنگ اكتبر 1973 را پيش بيني نكرده بود.
5- كِلمن :
سازمان كِلمن نيز به جمع آوري اطلاعات فني و علمي ميپردازد كه در اواسط دهه 1960 توسط «شيمون پرز» -زماني كه وزير دفاع بود- ايجاد شد. اين سازمان، افرادي را براي جمع آوري اطلاعات درباره تحولات علمي و فني به خارج اعزام ميكرد و فعاليت آنها به ويژه روي سيستمهاي تسليحات متمركز بود. همين سازمان، اقدام به تعيين وابستههاي علمي در سفارتخانههاي رژيم صهيونيستي نمود.
6- گردان لافيه :
گردان لافيه از خطرناكترين و وحشيترين سازمانهاي جاسوسي و تروريستي اسرائيل است كه به عمليات تصفيه و ترور و بازداشت فلسطينيان دست ميزند. اين سازمان در مناطق مسكوني فعاليت ميكند و براي ترور مسئولان و رهبران مقاومت آموزشهاي ويژهاي ميبيند.
گردان لافيه به دستور شائول موفاز رئيس سابق ستاد مشترك ارتش صهيونيستي و وزير جنگ كنوني اسرائيل و با هدف جايگزين كردن يگانهاي نظامي به جاي نيروهاي ذخيره تشكيل شد. اين اقدام در حالي صورت گرفت كه ارتش صهيونيستي مجبور به استفاده از نيروهاي احتياط به مدت 25 روز در سال شد.
منابع صهيونيستي اعلام كردهاند كه منطقه جنوب كوه الخليل تنها در يك سال به فعاليت 18 گردان ذخيره در آن نياز پيدا كرد ولي اين تعداد به دنبال تمديد دوران خدمت نظامي نيروهاي احتياط به دوازده يگان ذخيره كاهش يافت.
همين منابع تاكيد ميكنند كه ميانگين هزينه خدمت روزانه هر نظامي احتياطي 400 شيكل است و عليرغم كارايي و تجربه كافي نيروهاي ذخيره اما شناخت آنها از منطقه به اندازه نيروهاي نظامي مستقر در منطقه نيست.
اين منابع افزودند كه شيوه تشكيل اين گردان مشابه گردانهاي عملياتي ارتش صهيونيستي « نخشون، شمشون، دوخيفت و خروب» و گردان « نيتساح يهودا» (نظاميان وابسته به جريان مذهبي متعصب كه در اردن مستقر هستند) است كه حوزه فعاليت هميشگي آنها اطراف شهرهاي فلسطيني ميباشد.
گروهبان «يهودا» فرمانده گردان لافيه ميگويد: از چگونگي تشكيل گردانهاي قبلي تجارب زيادي كسب كرديم و گردان لافيه را به عنوان گرداني پياده نظام و مخصوص اجراي عملياتهاي نظامي و امنيتي تشكيل داديم. اين گردان شبانگاه در ساعات خاصي كه با شرايط منطقه و ساكنان آن مناسب باشد، وارد مناطق مسكوني ميشود و به شكار طعمههاي خود ميپردازد.
فرماندهي اين گردانها از ميان گردانهاي پياده نظام ارتش اسرائيل انتخاب ميشود. به عنوان مثال «يهودا» فرمانده گردان، معاون فرمانده گردان 890 نيروهاي چترباز و معاونش سليم دروزي فرمانده سري گردان نخشون بود اما افسر گردان و افسران گروهانها از فارغ التحصيلان يگانهاي چترباز « ناحال» و «جولاني» هستند.
ستوان يكم « آسي » فرمانده گردان « الف» ميگويد كه برخي نظاميان خواستار عضويت در اين گردان شده و برخي ديگر هم به اين گردانها انتقال يافتهاند. بايد ديگران را نيز قانع كرد كه اهميت اين گردان كمتر از تيپهاي نظامي نيست. وي ميافزايد: به اطلاع آنها رساندم كه خودم شخصاً از گردان « گرانيت » آمدم و به عضويت اين گردان جديد درآمدم چراكه ميدانستم فعاليت آن با فعاليت تيپ پياده نظام يكي است و تفاوتي ندارد.
7- يگان كماندويي اينترنتي اسرائيل:
به نقل از روزنامه صهيونيستي «يديعوت آحارنوت» در پي افزايش نفوذ و هك پايگاههاي اينترنتي واقعا حساس و مهم دولتي و غيردولتي در رژيم صهيونيستي، ارتش اين رژيم به تازگي يگان و واحد جديدي را براي مقابله با حملات اينترنتي تشكيل داده است تا با استفاده از فنآوريهاي جديد از خطرات اينترنتي كه مراكز حساس اسرائيل را تهديد ميكند جلوگيري كنند و اجازه ندهند هكرها پايگاهها و سايتهاي اينترنتي اسرائيليها را هك و به آنها نفوذ كنند.
ماموريت اين واحد جديد جلوگيري از امكان هك شدن سيستمهاي رايانهاي اسرائيل و پايگاهها و سايتهاي اينترنتي و همچنين رسانههاي الكترونيكي آن است و از طرف ديگر حمله و هك كردن پايگاههايي است كه منابع اسرائيلي از آنها به عنوان خصم و دشمن ياد كردند و اين همان چيزي است كه باعث شد روزنامه صهيونيستي «يديعوت آحارنوت» از آن به عنوان «كماندوي اينترنتي» ياد كند.
روشهاي عملياتي سازمانهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي
1- استراتژيها :
راهبرد سازمانهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي، حفظ و بقاي اين رژيم در منطقه است و روشهاي عملياتي سازمانهاي اطلاعاتي داراي يك نوع تفكر خاصي است كه به انديشههاي سياسي و نظام سياسي آن برميگردد. رژيم صهيونيستي از يك تفكر خاص پيروي مينمايد كه حالت افراط گرايي و تهاجمي به ديگر نژادها و ملل دارد. تعدي و تجاوز به خاك ديگر كشورها به ويژه كشورهاي همسايه فلسطين اشغالي و جلوگيري از نفوذ به داخل خاك اين رژيم و سركوب و ايجاد رعب و وحشت در داخل عليه اعراب و غير يهوديان از سياستهاي اين رژيم تاكنون بوده است. روشهاي عملياتي نيز متأثر از سياست داخلي و خارجي اين رژيم ميباشد و مشخصات ذيل را دارد:
1- افراط گرايي
2- مجرم دانستن ديگران و نژادپرستي
3- تجاوز كاري و تعدي به ديگران
4- تئوري نامحدود بودن قلمرو يهود
اگر نگاهي به گذشته اين رژيم بيافكنيم در مييابيم كه كليه عملياتهاي اطلاعاتي، امنيتي و نظامي ناشي از تفكرات فوق الذكر بوده است به طوري كه اين رژيم در منطقه خاورميانه تا كنون دست به كشتار مردم بيگناه فلسطين، عمليات خرابكارانه عليه همسايگان خود و اقدام به ترس، ترور و وحشت در منطقه كرده و اين اقدامات با هدايت سرويس هاي اطلاعاتي داخلي و خارجي، شين بت و موساد صورت گرفته است.
2- شيوههاي اجرايي- عملياتي:
شيوههاي اجرايي سازمانهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي عبارتند از:
1- جمع آوري اطلاعات سياسي، نظامي، فرهنگي، اقتصادي، علمي و... از كشورهاي بين المللي و منطقهاي عربي و غيرعربي در جهت منافع صهيونيستها؛
2- استخدام جاسوسان خود در ديگر كشورها از طريق عناصر يهودي(اين جاسوسان براي نفوذ در دولتهاي عربي يا كسب اطلاعات اقتصادي و صنعتي در كشورهاي پيشرفته استخدام ميشوند)؛
3 - حذف عناصر مخالف در ديگر كشورها و اعراب فلسطين اشغالي(در اين ارتباط، سازمانهاي موساد و شين بت از بدو تأسيس رژيم صهيونيستي دست به عملياتهاي متعدد ترور عليه اعراب منطقه و فلسطين اشغالي زدهاند. شهيد رنتيسي، شيخ احمد ياسين، عماد مغنيه، مرگ مشكوك ياسر عرفات و... نمونههاي مختلفي است كه ردپاي موساد و شين بت به وضوح در آن ديده ميشود)؛
4 - عملياتهاي نظامي و خرابكارانه عليه ديگر كشورها مثل جنگهاي متعدد اعراب و رژيم صهيونيستي، جنگ عليه حزب ا... لبنان، حماس در فلسطين و عليه كشورهاي اردن، سوريه، عراق، ايران و...؛
5 - پرداخت هزينههاي زياد براي تطميع خبرچينهايي كه به طور موقت از آنها استفاده ميشود. (شكار اين افراد، عموماً از اشخاص ناراضي دولتهاي متبوعشان است كه غالباً نيز با آنان با حذف فيزيكي مواجه ميشوند)؛
6 - استفاده از عناصر نفوذي جهت جمع آوري اطلاعات در جمعيتهاي مخالف رژيم صهيونيستي؛
7- دادن توصيه و طرحهاي عملياتي و راهبردي به وزارت خارجه يا وزارت كشور براي سركوبي مخالفان و پيشبُرد اهداف و منافع ملي رژيم صهيونيستي؛
8- استفاده از جنگ رواني
9- جذب نيرو براي تشكيلات اطلاعاتي كه از ايدئولوژي صهيونيسم تبعيت دارند به طوري كه اشرافيت اطلاعاتي موساد، بين المللي شود؛
10- نفوذ در كشورهاي اسلامي از طريق اعزام مزدور جهت گسترش تفكر صهيونيستي و رواج اسلام با رويه تساهل و تسامح كه عمدتاً از طريق رسانهها و اشخاص و نهادهاي اقتصادي و سرمايه گذار صورت ميپذيرد.